خاطره پزشکی- شما حامله اید ؟!
نوشته : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه
ویراستاران: سیمین گله بان وفریده گل افشان از اورمیه
بسیار اتفاق افتاده که تشخیص بالینی یک بیماربا یافته های آزمایشگاهی آن بیمار هم خوانی نداشته باشد. که البته می تواند به خاطر اشتباهات غیرعمدی کادر آزمایشگاه همچون تایپ اشتباهی نام بیمار ، استفاده مکرر و غیراصولی از لوله های آزمایشگاهی یا بندرت خرابی دستگاهها و کامپیوترهای آنها باشد. ولی چنین اشتباهاتی بسیار نادر بوده و قابل اغماض می باشد . از طرفی اشتباه در تشخیص بیماری توسط پزشک یا تفسیر های متفاوت و مجهول پزشکان رادیولوژیک بیمار را در یک وادی سرگردانی وبلا تکلیفی قرار می دهد . هر چند خود تشخیصی وخود درمانی بیمار و همراهان و اطرافیان بیمار موضوع را بغرنج تر و پچیده تر هم می نماید . چند سال قبل یادمه که هم زمان در چند جا کار می کردم با این همه هزینه های اولیه زندگی را به سختی تأمین می کردم، صبح ها در مرکز بهداشت روستایی، شبها یک در میان در بیمارستان و گاهاًعصرها دریک درمانگاه خصوصی فعالیت می کردم. شبی یکی از همراهان بیماری در درمانگاه به سراغم آمد و ابراز آشنایی نمود که آقای دکتر شما مثل اینکه در روستای ما پزشک هستید و شروع کرد به سلام و احوال پرسی و اینکه چرا به بیمارستان آمده است ، کنار او یک خانمی ایستاده بود که به نظرم آشنا می آمد وولی به زحمت چهره اورا توانستم به یاد بیاورم.و با تعجب گفتم شما را قبلا جایی ندیده ام. گفت : آقای دکتر شما 5 سال قبل پزشک روستای ما بودید ، چطور من رو نشناختی؟ ! با تعجب به خانم نگاه کردم وبازبه سختی اورا به یاد آوردم . بالاخره خانم توضیح داد که از 40 روز قبل دچار خون ریزی واژینال ( رحمی )شده و هیچکس نتوانسته آن را درمان کند. ضمناًهر روز نیز به خاطر خون ریزی مداوم دچار ضعف عمومی و حتی کاهش وزن شده است . بعد از توضیحات او و رجوع به خاطرات گذشته تازه به خاطرم آمد که او خانمی حدوداً22ساله و جوان بوده که هیچ مشکل خاصی نداشت ولی چنان پژمرده وضعیف شده بود که فکر کردم 40 ساله است !!. چون مریض نداشتم علاوه بر معاینه کامل و شرح گیری ، تمامی آزمایشات اورا چندین بار بررسی کردم ولی به نتیجه ای نرسیدم .احساس خوبی نسبت به نتایج آزمایشات نداشتم . گفتم چرا امروز آمدید؟ جواب دادند که : به خاطر ضعف بیمار آمده ایم که سرم یا آمپول تقویتی بزنندتا مقداری از ضعف بدنم کاسته شود . گفتم باشه ولی بیمار نیازمند آزمایشات جدید هستم، پس شما به آزمایشگاهی که من میگویم باید ببرند . علاوه بر نسخه کردن آزمایشات جدید یک نامه ای نیز به یکی از اساتیدبنام و متخصص آزمایشگاه نوشتم .که در انجام آزمایشات ، کادرآن آزمایشگاه کمی دقت کرده و استادم مرا در تشخیص بیماری راهنمایی ام کند . برای بیمار تشخیص های بسیارزیادی داده بودند مثل خون ریزی غیر نرمال رحمی ، میوم ،عفونت رحمی، زخم گردن رحم ، احتمال سرطان واژن و رحم، سقط جنین وضربه و تروما به شکم و ... . از پرسیدم حامله که نیست؟ گفت که غیر ممکنه !! چون که هر ماه پریود شده ام.گفتم برای احتیاط یک آزمایش حاملگی نیز بدهید.بیمارو همراهان بیمار برای آزمایشاتی که نوشته بودم اعتراضی نکردند،ولی برای آزمایش حاملگی بسیارغر زدند و می خواستند متقاعدم کنند که آزمایش را ننویسم.علاوه بر نوشتن آزمایش یک سونوگرافی واژینال به همراه یک نامه کامل از شرح حال گذشته بیمار و نتایج آزمایشات قبلی به رادیولوژیست نوشتم.نتایج بسیار جالب بود،تمامی آزمایشات نرمال بودندولی بیمار در سونوگرافی چند ماهه حامله بود!! و آزمایش حاملگی مثبت بودومعلوم گردید که علت خونریزی رحمی بسیار طولانی بیماربیشتر استرسی بودو علت پاتولوژیک نداشته است .بیمار باورش نمی شد که حامله است ، جالب اینکه جنین اش سالم بوده و رحم اش نیز مشکلی نداشت.بیمار بعد از معرفی به یک روانشناس و چند دوره صحبت و ویزیت سرپایی به سلامتی از حاملگی فارغ گردیدو هر چند ماه یک یک بار با پسر جدیدش جهت ویزیت و دیدار به بیمارستان مراجعه می کرد.پس می بینید که چقدر دنیای پزشکی و خلقت انسان پیچیده می باشدوعلت یک خونریزی طولانی و سمج رحمی از یک استرس ساده گرفته تا یک سرطان بسیار پیشرفته و خطرناک فاصله دارد.